وقتی برای تو مینویسم دلم میخواهد فقط از حال خوب بگویم، از حس قشنگ نوجوانبودن، حس غرقشدن لابهلای کلمات یک کتاب، لذتبردن از دست مهربان خورشید روی صورتم، شادی بوکردن یک گل رز، لذت خوردن بستنی در یک روز گرم تابستانی، آرزوکردن به تعداد سالهای عمرت در هرتولد، نگاهکردن به آسمان بیانتهای شب و فکر اینکه بره، گل را چریده یا نه؟
وقتی برای تو مینویسم مطمئنم گوش میکنی و بهترینهایش را انتخاب میکنی تا دوستان مشترکمان آنها را بخوانند. تو به من گوشهای شنوایی هدیه میدهی تا هرچه در دل دارم به زبان بیاورم، همهی چیزی که یک نوجوان نیاز دارد؛ شنیدهشدن.
خلاصه بگویم، نوشتن برای تو شیرین است؛ درست مثل آبنبات! قول میدهم حتی اگر بزرگ هم شدم، هیچوقت از دست نوشتههای من خلاص نشوی!
خبرنگار افتخاریات،فاطمه موسوی، ۱۶ساله از کرج
تصویرگری: زینب علیسرلک، ۱۶ساله از پاکدشت
نظر شما